جواب آزمایش غربالگری
مامان رفت دکتر . همه چیز سالم و خوب بود . تازه دکتر صدای قلب منو هم شنید . مامان خیالش راحت شد دیگه . خدا رو شکر . حالا باید برای آزمایشات غربالگری سه ماهه ی دوم بره . یک شنبه آزمایشگاه وقت داده.
پ . ن . مامان : این روزها به یاری خدابا آرامش میگذره . همسری دارم بهتر از برگ درخت . زندگی با اون دنیامو شاد کرده . هرگز فکر نمیکردم اینقدر لطیف و مهربون باشه .اما اون خیلی منعطف و دوست داشتنی و مودبه . خوش حالم که از اون نی نی دار شدم . شبها وقتی از کار خسته بر میگردم با هم دورانی داریم . از انار دون کردنا گرفته و بوی گلپر تا چای ترش و تخمه ی آفتابگردون.اون سودوکو حل میکنه منم گل سر درست میکنم. با هم خرم سلطان رو میبینیم و ... پائیز داره کم کم رخش رو به ما نشون میده و من عاشق این فصلم چون هم من و هم همسر عزیز تو این فصل به دنیا اومدیم . الان هم که منتظر این کوچولوئیم . زود رشد کن عزیزم زود و خوب.