فرهنگ لغات بارداری
خوابیدن: تقلا برای استراحت با چشمان بسته، رویای دیروز، کابوس امروز، چرتهایی بین بیداری، پر کردن فاصله چند دقیقهای بین هر بار غلت زدن که خودش نیم ساعت زمان میبرد.
دستشویی: میعادگاه مادرانه، روزی 734 بار دیدار، جایی که قبلا گاهی میرفتی و حالا گاهی نمیروی، فرار به سمت رهایی، تلاش برای هیچ و پوچ.
شکم: غریبهای از فضا، توپی که یادت نمیآید کی قورت دادهای، شگفتی هر روز جلوی آینه، عامل جذب گردشگران، جاذبه قوی برای جذب دستهای دوست و آشنا
ترک پوست: نگرانی تمام لحظهها، عامل توسعه صنعت کرمسازی و تولید روغن زیتون، کابوسی که روزی رویش را به همه نشان خواهد داد، دیر و زود دار و سوخت و سوز ندارد.
بچه: غریبهی کوچک، آشنای قدیمی، وعده موعود، کی میشه بیای بیرون، عشق نادیده، لگد توی پک و پهلو، مادرضایعکنِ بزرگ وقتی که میخواهی حرکتش را به بقیه نشان بدهی، تمام فکر و ذکر 9 ماه + باقی عمر، ذکر «تو رو خدا سالم باش» تا آخرین لحظات.
پریناتال: اضافه شده به عبارت آشنای «جیش، بوس، لالا»، وعدهی شبانه، همه چیزهای لازم به صورت امپیتری، بختت بلند است اگر با معدهات به تفاهم رسیده باشند، نخوردنش موجب خسران است و خوردنش موجب غفران.
جوراب پا کردن: «به سادگی آب خوردن» اسبق، «همسایهها کمک کنید» فعلی، همکاری کار و اندیشه، آکروبات رساندن کف دست به کف پا بدون له کردن فرزند.
سونوگرافی: اولین عکس سه در چهار بچه، تصاویر سیاه و سفید مبهم و تیره و تاری که به جز پدر و مادر هیچ کس چیزی از آن سر در نمیآورد (البته دکترها هم ادعا میکنند چیزی از آن میفهمند!)، «قربون دست و پای بلوریاش برم» با سوز و اشک و شوق، «ملاقاتی دارین» برای نینیها، استرس تا حد مرگ به خاطر هر نگاه ناجور سونوگرافیست به مانیتور، کشیدن یک نفس عمیق و راحت بعد از اطمینان از سلامت بند بند انگشت بچه.
ملاقات با دکتر: چاق سلامتی با دکتر به صرف اندازهگیری وزن و فشار و شنیدن ضربان قلب بچه، ارائه پول نشانه شخصیت شماست، دادن پول زور فقط محض هماهنگ کردن قرار ملاقات بعدی، پرسیدن سوالهای تکراری و شنیدن جوابهای تکراریتر، مریضهایی که همگی فکر میکنند یک مورد منحصر به فرد هستند و دکترهایی که به نظرشان همه مریضها عین هماند.