رزارزا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 11 روز سن داره

شاه نی نی

پایش 18 ماهگی

رزای گلم امروز با بابایتون بردیمتون پایش قد و وزن . خانومه خیلی راضی بود و وزنتون از صدک زده بود بالا . قد هم که گفت بالا هست اما از نظر هوشی  هم ماه بودین . وزنتون 9200 و قد 85 بود . بعد هم واکسنتون رو زدن که کمی گریه کردین و بعد تو بغل بابایی آروم شدین . انگار قبلش متوجه شده بودین که واکسن دارین چون بغض میکردین . خانومه که واکسن میزد گفت دیگه به سلامت تا شش سالگی. منم آرزو کردم تا اون موقع سالم و سلامت باشین تا بیاییم واکسنتون رو بزنیم . این روزها به سرعت میگذره . قشنگ میدوید . منظورتون رو خوب میرسونید و منظور ما رو هم متوجه میشین. تنها ایرادی که دارید خیلی به وسایل خونه دست میزنید  و اصلا اسباب بازی دوست نداری. ...
16 مهر 1393

خروسک

دیشب دوباره تا مدتها بیمارستان آتیه بودیم . خروسک گرفتین و خیلی اذیت شدین . خیلی نگرانتون هستیم دختر نازم . من پدرتون و مادر بزرگتون همراهتون بودیم .آمپول زدین و بخور دادن براتون . الان کمی بهترین اما هنوز صداتون یه کم گرفته . امیدوارم همیشه سلامت باشین گل نازم .
22 شهريور 1393

قبولی بابا

خیلی خیلی خوش حالیم . بالاخره بابا جونم زحمتاشون به ثمر رسید و دانشگاه در رشته ی حقوق که خیلی مامان جونم دوست داشت و تشویقش کرد تا درس بخونه با رتبه ی 482  قبول شد . همین جا بهت تبریک میگیم پدر عزیز و مهربونم رزا   پ.ن : همسر عزیزم بهت تبریک میگم و امیدوارم همیشه تو زندگی موفق باشی. بدون من و رزای تو همیشه همراهت هستیم . ...
19 شهريور 1393

عکس های جدید رزا

سرگرمی جدید من من و شکوفه های بهاری رزا وقتی نوسط پدر بر دیوار میخکوب میشود چه خانوم شدم... وقتی بی اجازه به لوازم مامانمون دست بزنیم این شکلی میشیم دیگه من و عفونت چشمم در حال خرابکاری در کشو ی لباسا دیگه چیزی غیر از پامو پیدا نکردم تا بخورم بازم خرابکاری این دفعه ساک خودم همینی که گفتم . افتاددددد؟ و این بار در آشپزخانه لوس لوس لوس این هم یه مدل کودک آزاری  یک دقیقه ای من و پسر عمه ام   پ . ن : مدتها بود عکس های رزا رو نگذاشته بودم . بالاخره فرصت دست داد . این روزها هم با همین شی...
27 مرداد 1393

عفونت چشم

بعد از عفونت چشمی که من و خانواده امون رو درگیر کرد رزا خیلی خیلی بهتر شده بود که دوباره اشک ریزیش شروع شد و ما مجبور شدیم ببریمش دکتر. و دکتر هم گفت مجرای اشکی بسته شده و باید سونداژ شه . خیلی اعصابم خرده و نمیدونم چی کار کنم . قراره فردا ببریمش یه جای دیگه . امیدوارم به نتیجه برسیم .
1 مرداد 1393

بهار هم تمام می شود

این روزها داره میگذره با تمام خوبی ها و بدی هاش. خو بی هاش اینه که شما خیلی خانم شدین . و بدی هاش این که یه خورده به خاطر این که مریض شدین من و بابایی نگرانتون شدیم . اونقدر خانم شدین که وقتی میخواهیم بهتون دارو بدیم و باهاتون صحبت میکنیم خیلی منطقی دهانتون رو باز میکنید تا بابایی براتون دارو رو بریزه . قشنگ راه میرید . به صداهای بلند واکنش نشون میدین . بوس میکنید . سفت بغل میکنید . بلند میشید و می ایستید . بابا ماما دد جوجو رفت آب رو خیلی راحت میگید . دستورات ساده مثل بشین . برو .بیا . بریم دد . بیا بغلم . بوس بده رو اجرا میکنید . وقتی هم میگیم هاپو چی میگه میگین هاپ هاپ ... داریم به یه هیجان بزرگ نزدیک میشیم . دختر گلم باید برای بابا...
24 خرداد 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به شاه نی نی می باشد