بهار هم تمام می شود

این روزها داره میگذره با تمام خوبی ها و بدی هاش. خو بی هاش اینه که شما خیلی خانم شدین . و بدی هاش این که یه خورده به خاطر این که مریض شدین من و بابایی نگرانتون شدیم . اونقدر خانم شدین که وقتی میخواهیم بهتون دارو بدیم و باهاتون صحبت میکنیم خیلی منطقی دهانتون رو باز میکنید تا بابایی براتون دارو رو بریزه . قشنگ راه میرید . به صداهای بلند واکنش نشون میدین . بوس میکنید . سفت بغل میکنید . بلند میشید و می ایستید .

بابا ماما دد جوجو رفت آب رو خیلی راحت میگید . دستورات ساده مثل بشین . برو .بیا . بریم دد . بیا بغلم . بوس بده رو اجرا میکنید . وقتی هم میگیم هاپو چی میگه میگین هاپ هاپ ...

داریم به یه هیجان بزرگ نزدیک میشیم . دختر گلم باید برای بابا دعا کنیم . امیدواریم که هر چه زودتر تلاش هاش به ثمر بشینه . به خاطر وجود گل پدرت هورااااااااااااااااا

اینم یه عکس قشنگ از پرتقال خوردنتون