شاه نی نی

جدیدا یه مسابقه با هم برگزار میکنیم و اسمشم گذاشتیم مسابقه ی آدم خوارها یا کی کیو زودتر میخوله ؟ دونه دونه اسم تماشاچیا رو میگیم و بعد میگیم با شرکت رزا و مامانش  بعد میگیم یچ دوو سهههههه و بعد شروع میکنیم دهان ها مونو باز میکنیم ولپ همو مثلا گاز میگیریم.وسط مسابقه هم هی جو میدیم و با هیجان میگیم ببینیم کی کیو زودتر تموم میکنه.. خیلی کیف میده. جدیدا هم با دهانتون پوف میکنین و وقتی من میگم موتور رو روشن کن محکم تر صدا در میارین.   پ.ن.1:امروز اولین روزی بود که برگشتم سر کارم نمیدونین وقتی از سر کار برگشتم رزا چی کار میکرد دستشو انداخته بود دور گردنم و دهانش رو چسبونده بود به صورتم به خدا داشت منو میبوسید. طفلکم بیخودی میخندی...

  اینم عکس  ماهگیتون . قربون اون تل و پاپوشاتون برم من که بعد از رفتن به سونوی جنسیت براتون بافتم.     ...

فرنی خوردن و حریره بادوم خوردنتون مبارک عشق نازم . ایشالله که مبارکتون باشه . امیدوارم که یه کمی چاق بشین.   اینم دستور فرنی و حریره بادوم که خاله مارین داده .   دستور فرنى: ١ قاشق غذاخورى آرد برنج رو با ١ فنجان آب میذارى روى شعله تا جوش بیاد و مرتب هم میزنى تا قوام بیاد. (معمولاً ١٠ دقیقه) بعد از روى شعله برمیدارى و ١ پیمانه شیر خشک یا ٢ قاشق شیر مادر بهش اضافه میکنى. دستور حریره بادام: به مواد بالا ١قاشق مرباخورى پودر بادام معادل ٤ تا بادام خام اضافه میکنى و میذارى با آرد برنج بپزه.

ممنون خاله ریحانه جان .         روز دختر مبارک دختر گلم . رزای نازنینم. ...

  و یک شیرجه ی جانانه روی میز بیلیارد     وای من از آب می ترسم     اااااااا برید کنار میخوام عکس بگیرم با دریا     ووقتی بیومیل پلاس 1 اینجا پیدا نشه نان ما رو مست میکنه     آها این شد پرتره ها     خوب ببینم کدوم توپ رو بزنم صاف بره تو سوراخیش     وای آب تنی هم مزه میده ها وووووش      ویک نیم رخ یبا     ...

          ...

نمیدونم امروز چتون شده بود که چنان گریه میکردی دل سنگ آب میشد . قربون اون اشکای چشمتون برم من که دلم ریش شد برات . یاد روز واکسن چهار ماهگیتون افتادم که یکی دو هفته پیش زدیم.چقدر اذیت شدین و چون دیگه بزرگ شده بدین و تقریبا همه چیز رو متوجه میشدین قطره استامینوفن رو نمی خوردین و تبتون قطع نمیشد و پدرت تا صبح پاشویه ات کرد و تازه روز بعدش هم باز قطع نشد و پدرت ساعت 4 صبح دو بار رفت داروخانه شبانه روزی و براتون شیاف گرفت. امیدوارم بزرگ که شدی قدر پدرت رو بدونی . چند روزی هست که با پدرتون موهاتونو از ته تراشیدیم به زودی عکس کچل کردنتون رو میذارم . به این که سر رو بتراشی مو پر پشت میشه اعتقادی ندارم اما چون موهای سرتون خیلی کوتاه بلند شده بو...

      بابا به خدا پامون نمیرسه اینقدر لج نکنین به من که سوار روروک شم .     ای خدا این شربت سرفه ی تلخ چیه آخه ؟   این هم یک صندلی هوایی روی دستهای پدر جانم. (کفشام خیلی بزرگه ها )     و یک قان قان جدید   ببینید واکسن 4 ماهگی چه به روزم آورد   وای این چیه دیگه  ؟   ووقتی تب میکنم مامان هول میشه و همونجا رو زمین منو میخوابونن تا تبم رو بگیرن     وای چه سره !     چیزی جز شورت پیدا نکردین بذارین رو سرم تب منو بیارین پائین ؟ ...

رزا ی گلم،قند عسل مامان و بابا جدیدا وقتی یه چیزی طبق رایت نباشه میگی ن ن ن ن ن . جدیدا هم یه مدلی ذوق میکنی و نفس عمیق میکشی و زبونت رو میدی بیرون . دستت رو هم میبری زیر بالش و وقتی بلندت میکنیم بالش رو هم با خودت میاری بالا . برای تقویت هوشت می گیرم بغلم و هر کاری میکنم برات توضیح میدم مثلا میگم حالا باید لباساتونو جمع کنیم . بریم اینا رو بذاریم تو کمد و.... نصفه شب هم که دائم بیداری و شیر میخوری . خواب هم که نداری . یه کوچولو میخوابی بیدار میشی.بهت کمکی کماکان شیر خشک میدم شیر خودم هم که هست. اما از هر غذایی هم یه نوک انگشت به دهانت میزنم. قدیمی ها میگن اگه ندین یه دفعه اسهال میگیره. چمیدونم. امروز یه کوچولو آبگوشت دادم بهت دور ده...

  این هم عکس چهار ماهگی رزا خانم .درتاریخ 11 مرداد 1392. ماشالله بزرگ شدین حالا دیگه .   ...